بانو النا
بانو بانو النابانوی من، مدتهاست ننوشتم، یکم شلوغی روزها، یکم فراموشی این دفتر. گفتم امروز به خاطر روز مادر یکم برات بنویسم. دخترک چهارساله من که چندسالیه حس قشنگ مادری رو به من هدیه کردی. رالنا بانو اگر نبودی من مادر نبودم، اگر باید هدیه ای باشه توی این روز، من باید به تو هدیه بدم. یک هدیه برای تشکر از اینکه بخاطر تو مادر شدم! و یک هدیه از اینکه لایق شدم تا مادر تو باشم. گاهی خیلی خوش و گاهی خسته و گاهی در اوج لذت و گاهی یکم غمگین، دنیای مادر بودن با تو هرجوری که هست من خداروشکر می کنم که چنین نعمتی دارم. وقتی رو که با ذوق به آغوشم می پری یک دنیاست، اون روزها که دست توی موهام میکشی و صورتم رو نوازش میکنی، ارزش یک عمر ر...
نویسنده :
Owner
21:47